صدارت-حمایت از زندانیان سیاسی، برخی روش‌های عملی موثر

یک سؤالی رو میخوام از خودمون بپرسیم که اگر که من جای یک زندانی سیاسی بودم که در زندان های متعددی که اینها دارن گرفتار شدم و دارن من رو شکنجه میدن من در اون حالت یه لحظه چشمم رو ببندم و در اون حالت که هستم تک و تنها دوربرم بازجوها شکنجگرها اطلاعاتی امنیتی ها و خودم رو بذارم جای اون شخص خودم رو بذارم در اون زمان و مکان وقت بپرسم توی سرم از خودم بپرسم که اگر که من توی اون چنین شرایطی بودم دلم میخواست که بقیه یه مردم چه کار میکردن فرض این سناریو رو توی ذهن درست کردن کار ساده نیست کار درناکه به لحظه احساسی به لحظه اون خشونتی که آدم میتونه حس بکنه که اینا چه کار ها میکنن توی زندان های سیاسی و زندانیان ولی به نظرم لازمه که راجب اون بحث بشه پس در امروز که در شمبه 14 خوردادمه 1403 برابر با 3 ماه جون فرنگی 2024 هستش پس امروز یک اول یک تراشی میکنیم که خودمون رو فرض بکنیم ششامون رو ببندیم مجسم کنیم خودمون رو که توی زندان هستیم و مشکل شکنجی شدن اونا دروارمون رو گرفتن و در یک بازداشگاهی مشکل کتک زدن و فلک کردن و این حرفا در اون حالت که خودمون رو کاملا بردیم در اون حالت بعد از خودمون بپرسیم که من اگه من از اگه میتونستم با کسانی که بیرون از زندان ها بودن الان تماس بگیرم من از اونها چی میتونستم بخوام چی میخوام ازش وقتی که خوب خودمون رو نشوندیم جای اون شخص گرفتاری که در حال شکنج شدن هست و وقتی که این سؤال رو تو فکر خودمون مطرح کردیم که من اگه جای اون بودم چه حالتی رو میداشتم و بعد بپرسیم از خودمون که چی میخواستم از بقیه یه مردم در خارج از زندان ها یا حتی داخل از زندان ها چی میتونستم بخوام اون یک انرژی مصبتی به ما میده از این حالت بسیار بد یک انرژی مصبتی به ما میده که این راهکارهایی که به صورت خلاغانه و مفتکرانه به قلب و جون و فکر هر انسانی که از مهنت دیگران بیغم نیست مینشینه اون میتونه کمک بکنه به صلاح یک زندانی سیاسی یا همه زندانی های سیاسی و از اونها حمایت بکنه فراموش نکنیم که حتما نباستی که این حرف ها دستش باشه که دستگیرش بکنن که ببرن اونجا و ارزن به خدمت شما خوشحومت ها و تجاوز ها رو برش امال بکنن توجه داشته باشید که محصا امینی یا سایه کسانی که کشت شدن یا شکنج شدن یا حبس شدن و از شبت که بعد از بازجوی اینا برای چیزایی به صلاح درمورد محصا گفتیم فقط اینه که نه اینکه هجاب نداشت هجاب به قانون اینا بد هجاب کده خب این یکی از کارهایی که می کنه این تلاش برای اینه که خودمون رو بذاریم در جای در حال هوای یک زنانی سیاسی در حال شکنج شدن من رو تو رو ما رو از انفعال در میاره یعنی چی؟ یعنی دیگه نمیتونی بگی که خب به من چه میخواست نکنه اولا توی جامعه هر کسی رو میتونن بگیرن از در خونه دختر آدم پسر آدم همسر آدم میره بیرون معلوم نیست دوره برگرده یا بر نگرده با چشمه کوره ساشمه خورده برگرده یا بر نگرده یا داستنش چه شکلی میشه اینا هیچ معلوم نیست و بسیار واقعی هم هستش اقرار آمیز هم نیست خب حالا چطور ما میتونیم از اون شرایط بسیار بد زندانی که دستگیر شده از شرایط بدش بکاهیم و حتی جوری عمل بکنیم هر کدومون به سحم خودم به نقه خودمون که اصلا اون شخص اون تو دیگه نتونه این جنایت ها را انجام بده با اموان بازجو با اموان شکنجگر خب یه سؤالیه دیگه یه جوابی که بهش میشه داد اینه که این کارو و این کارها را تا به حال کردیم اینجور نیستش که یک نکته یک عمل من به شما بگم که این کارو بکنیم دیگه هیچ زندانی سیاسی دستگیر نمیشه و شکنجه و اعدام نمیشه ولی مجموعه کارهای حقوقی که تا به حال انجام شده باعث شده که چیزی که توجه شما را جرد میکنم بهش اسلاه در دست سرکوبگر بیعثرتر بشه یه موقعی بود اینا به سادگی تونستن لاجوردی و خلخالی و گیلانی این جنایت کارها را تولید بکنن و مصدر کار بکنن واسه جنایت هایی که کردن علایه بشریت این همیجور که جلو اومد اونا را دیگه نتونستن بکنن تو زندان ها به اون شکل فجید خرداد 67 اوج جنایت های علایه بشریت تواسط این رژیم بود در زندان ها در دحیه 1360 شمسین دیگه میتونن اون کارها را بکنن؟ نه دیگه نمیتونن اون کارها را بکنن به جز چی کار کردن؟ نتونستن لاجوردی و خلخالی بسازن ولی سعید امامی و اینا ساختن که چی کار کرد؟ که با فتحا گرفتن و حکمه به صلاح اعدام گرفتن یکی ده از هموطنان فرهیخته مارو ایرانیان عزیز مارو در خارج از زندان ها بذارین که دستگیرشون بکنن به قطر رسولدن اون که به قطرهای زنجیلهی معروف شد خب حالا اونم دیگه نمیتونن بکنن خودا اون سعید امامی را به اولا زندانیش کردن سانی هم به دلیل واجبی خودکشی شد خب حالا سعید امامی میتونن بسازن اسلامی یا امامی هر چی که اسمش بود اونم دیگه نمیتونن بسازن سعید مرتضبی ولی تونستن بسازن در سال 88 تو کهروجک و همین رادان کردن اون کارهایی که کردن خب ولی حالا همونم دیگه نمیتونن بسازن حالان این شرایط جوری شده که وکالای دادگستری میتونن دفع بکنن از زندانیان سیاسی آنچه که زمان لاجبردی به راحتی و بذور و به بیشرمی به کلام وحشی میگفتش که اینا محاربن هر وکیلی به خواب بیاد از اینا دفع بکنه اونا محارب خواهد بود در نتیجه حکم محاربم که مشخصه و باید همه شنو کشت خیلی راحت اون کارها رو نمیتونن بکنن دیگه دلیلش این بوده که مردم پشت به قدرت کردن و روی به ملد دلیلش این بوده که مردم، ما مردم توانستیم اصلاحه رو در دست سرکوبگر بیعثر بکنیم نکه اینا زندان ندارن خیلی هم بیشتر ساختن نکه اینه که اینا واسه های داغ و درفش و شکنجه و تعلیماتی که میگیرن از جاهای دیگه ندارن خیلی هم بیشتر دارن نسبت به ده هزار سال شست ولی این اصلاحه در دستشون بیعثره اصلاحه در دست سرکوبگر بیعثر شده به خاطر اینه که یک حد اقل لازمی از ما مردم نپذیرفتیم همجنس همجنس این رژیم بشیم و این تعدادی که نپذیرفتیم داره هرچه بیشتر و بیشتر میشه این رو خیلی مهمه که در ذهنمون داشته باشیم آخه بعضی وقت آدم میشنوه آخه کاری نمیشه کرد از دست ما که کاری بر نمیاد مجموعه همین کارهایی بوده که دوباره تکرار و با تحکیل هر کس به سحم خود به نوبه خود انجام داده اون موقعی که اول انقلاب بود اگر که اعدام نمیکردن تو خیابون ها میرفتن مردم که شما ها انقلابی نیستید هزبه طوده قدانی میکرد از خلخالی چیریک های فدایی قدانی میکردن از خلخالی سایر جنایتکاران یک چیز نرمالی بود طبیعی بود تو دانشگاه صدا و سیما مصاحبه میکرد حتی یک خانوم بیهجابی هم بود مصاحبه میکرد باش فیلم های اون موقع ها که میگفتش که نه اینا رو باید سکه اعدام کرد به همین سادگی الان اونطور نیست دیگه جامعه رفته به یک سطح دیگه ای از تفکر و مدنیت پس این کارهایی که کردیم بی اثر نبوده پس اینه که یکی ممکنه بگه که از دست ما که کاری بر نمیاد غلطه بسای که دروغه تلقین شده توسط وزرات اطلاعاته که امفعال رو به صدا الغاب کنه در آدم ها خب حالا چه کار کردیم؟ در آمیختن افکار عمومی با یک دیگر یعنی افکار عمومی که بزرگترین اول قدرت دنیا است واقعا وقتی که با هم در بیامی زن وقت اصلهه در دست سرکوبگر بی اثر می شه یکی از هموطنان ما رو سالیان پیش گرفته بودن توی زندان وقتی که آزاد شد وقتی که دوستانش خیلی فعال بودن با رسانهی کردن وزیارت این زندانی سیاسی می گفت بازجوی من دیگر اومد با عصبانیت به من گفت آخه مگه کی هستی؟ که انقدر ما به صدا به همون تلفون می شون و نامه می زنن و این چیزهای حقوق بشر مؤسسات حقوق بشر اسپه تو رو میارن و این حرفا تازه اون موقع رسانه ها به این ترتیب که در دست دست همه هست قرار نداشت الان بسیار ساده تر شده یکی از روش های عملی اینه که وضعیت زندانیان سیاسی رو هرچ بیشتر رسانهی بکنیم اولین کاری که می کنن اینا این هستش که به خانواده زندانی سیاسی رجوع می کنن و می ترسوننشون از اینی که شما ها حرف بزنید وضعیت زندانیتون خانوادتون بدتر می شه این یکی به سرتون هم می گیریم اون یکی دخترتون هم می زنیم ساچمه چشمکور می کنیم توفیه همون بسیار دیده شده کسانی که خیلی سریع اعدام شدن و از بین رفتن حتی مثلا در همین جنب شخصی شهری ورزار 401 کسانی بودن که خانواده هاشون سکوت کردن بیشتر و یا حتی هیچ خانواده و فامید و بستگانی نداشتن و زود تونستن ببرن محاکمه های آنچنانی اعترافهای آنچنانی بگیرن و ببرنش بالای دارن حتی وکیل های تسخیری که اینا واسه آدم آدم های زندانی هموطنون و زندانی ما میگیرن با تحکیم به خانواده زندانی ها میگن که قضیه ایشون را رسانه ای نباید کرد یعنی درست برعکس اون کاری که باید انجام بشه هرچی بیشتر من نمیتونم بگم که چه مطمئنی را مثلا تو فیسبوک بذارید یا تویتر بذارید یا تویتر چندانم اینستاگرام چیشی بکنید این حرف ها اینو همطور که عرض کردم وقتی که خودمون رو بگذاریم در جایگاه یک زندانیی که دارن شکنجهش میکنن و ببینیم که اون از ما که بیرون هستیم چی میخواد اون قلب انسان به خلاقیتش به افتکارش حکم میکنه که راه هایی رو واسه این که بقیه رو از حال و روز اون زندانی سیاسی باخبر بکنه پیدا بکنه بله نه یک مسئله مهمی که در اختیار ما هست و قبلم نبود همین رسانه های شخصیست که در اختیار داریم تعداد هرچی بیشتری که بتونیم این اسامی زندانیان سیاسی رو وزیرتشون رو در داخل زندان ها خبرگیری ازشون که در چه حالی هستن چکنجه میشن نمیشن همون طور که میبینیم هموطنانی که در داخل زندان هستن به خصوص در مورد خانوم ها که خشونتهای جنسی علیهشون انجام شده اونا به یه حالت تقریبا فلج داره گردن این سیستم جنایت بار در داخل زندان ها اگه بخواییم به لحاظ حقوقی باش نگاه بکنیم چی ترجمه میشه ترجمه میشه در احقاق حق اطلاعیابی و احقاق حق اطلاع رسانی خیلی ساده است احقاق حق اطلاعیابی و احقاق حق اطلاع رسانی با خود انگیفتگی بازم راجب حقوق احقاق حق استقلال احقاق حق آزادی و اینه که حقوق رو همه مکانی همه زمانی و همه کسانی بدونیم هیچ نگیم که خب این مثلا تودهیه یا چیریک فداییه یا مجاهده نه من ملی محصریم من اینا رو میدونم که گروهشون خیانت کرده به ایران مثلا به دفاعشون نمیام یا بگم من مثلا مسیحیم یا مسلمانم اینی که دارن شالیده رو شدارم شخ میزنند رو بردنش دندان بهاییه پس لازم نیستش که آدم دفاع کن ازش نه حقوق همه کسانی هستن بدون هیچ تبعیری همه کسانی هستن وقتی که این چند تا نکتر رو در نظر بگیریم بی نهایت راه های اطلاعیابی و اطلاع رسانی خلق میشه خود به خود از انسان یعنی آدم در 24 ساعت وقت کم میاره واسه کمک کردن به همناب خودش واسه بیغم نبودن از مهنت دیگرار اینقدر معثر هست با وسائل سادهی که در اختیارمون هست هیچم لازم نیست دادم کار زندگیشو تعتیل بکنه تو اسکای اوتوبوسه تو صفی استادین تو متروه نمیدونم دم آسانسوره گوشه خیابون استادید منتظر یه چیزی هستید هزار جور چند دقیقه چند دقیقه چند دقیقه آدم وقت مرده داره که بره رو این رسانه های اجتماعی و اطلاع بیابه و اطلاع برسانه هی آیه یست نباشه که از ما که کاری بر نمیاد از ما که کاری بر نمیاد این بزرگترین ظلم به خوده که آدم مثل نشت مثل جنازه بخوابه بی اختیار در دست قصاد مردشوری که این رژیم هست هر جوری هست با ما رفتار بکنه ما که از دستمون کاری بر نمیاد دیگه این که بر میاد که اینه که میتونیم که اینه که چهار نفر از هموطنان ما رو گرفتن جندانی کردن میتونیم توی رسانه های خودمون به گروه های خودمون بفرسیم بله میتونیم ببینیم یکی از راه هایی که سنجش افکار میشه در عصر دیژیتال در عصر نرمحصار در عصر انترنت اینه که صحبت هایی که نوشته هایی که در فضای مجازی رد و بدن میشه اینا رو میشه رسد کرد همش رو میشه رسد کرد مثلا اینه که شما در جمع ایرانیان فارسی زبانان مثلا چند درصد ایمیلا چند درصد ارزم خدمت شما تکست هایی که رد و بدن میشه یا فیسبوک هایی که پوست میشه ارشوعد که تو اینستاگرام تو تلگرام تو واتساب اینا چند درصدش مثلا موافق همله خارجیه چند درصدش مخالفه این یکی از راه های بسیار معثر هست و سویست سیستم های اطلاعاتی امنیتی نظامی انتظامی در سراسر دنیا از جمعه در ایران که رسد بکنن افکار اون میرون میپذیره جامعه این تجاوز به حقشو یا نمیپذیره اونا ها وزیر نخ بود از پله ها آمدود پایین بعد از این که قیمت بنزینو زیاد کرده بودن یک خبرنگاری ازش پرسید آقای وزیر شما پس این قیمت نفت و بنزینو بازم بودید بالا تا کجا میبرید بالا جواب داد سل به داهه بلافاصله گفتا جایی که مردم تحمل کنن سداشون در نیاد اینم همونه اگر که ما ببینیم تو خیابون دارن یک کسی رو گرفتن یک کشان کشان میبرن هیچی نگیریم یا فیلمی نگیریم بذاریم توی انترنت اگر که یک زندانیه سیاسی که رفتش داخل زندان اون فراموش شده خودش رو احساس بکنه یعنی احساس بکنه که من این کاروی که کردم رو حالا من رو بردم تو زندان اصلا این جامعه انگار نه انگار که من روی الان گرفتن اینجا دارن شکنجه میکنن و برام حکم بریدن اون وقت اون هم اونتو منفعل میشه اون وقت اون هم میاد دوستاش رو لو میده یا اعتراف نامه میلیدیسه تواب میشه اون بلاهایی که دهه از هزار سال شهست سر ایرانی ها وگردن با اون به طرز فجید این یک دراهیش که قدرت ها در این مورد شکنجگر ها و بازجوها اطلاعاتی امنیتی ها در جلوی راه خانواده ی زندانی ها میذارن یه زندانی که ممکن اصلا شناخته نشده باشه تو خیابون گرفته باشنش بخاطر دگراندیشی و دگرکیشی باهاییه نمیدونم دگراندیشی در مورد میگیم که حجاب نباید اجبالی باشه میبرنش دوشی شخصم نمیشنسته در اصطلا سپهر سیاسی و اجتماعی ایران خب اونو هر بلایی سرشون بخوان در میارن اگر خانواده ساکت باشه اگر بقیه دوستان و آشناها و بستگان به کمک رسانهی کردن وزیعت اون زندانی که آلانه اون تو هست نه یاد خیلی ساده میتونه هر کدوم از ما باشه برای همین گفتم در اتداک چشمامونو ببندیم و خودمونو بذاریم جای اون شخصی که زندانی شده این دراهی دراهی استش که یه راهش بده یه راهش بدتره یعنی میگه بد اینه که من الانه دختره تو رو گرفتم پسره تو رو گرفتم تو زندانه خب این بده اگر صداد در بیاد اون یکی پسره تو یا دخترتم میگیرم اگر صداد در بیاد جرمش سنگینتر میشه اگر صداد در بیاد با رسانه ها تو فیسبوکی بینویسی که این دستگیر شده ما مثلا این رو شکنجه میکنیم اون تو اینا دنبال این نگردن که نقطه زفه اون شخص و اون خانواده چیه و انگوش میذارن سر همون و میچزونن که سکوت درست مثل اینه که تمام خانواده رو میخوام دارن توی یک زندان انفرادی باز دوباره با وسایلی که در اختیارمون هست اگر که نپذیریم این ظلم و تجاوزی که بیش از چهار دهه هستش در حق ما امان شده که خودمون با دست خودمون خودمون رو زندانی بکنیم بینه یه راه بد یه راه بدتر این به گوش آشنا میاد به خصوص این روزها که به زودی اینا در داخل ممیزه این میخوان انتخابات راه بیاندازن نسه ریاست جمهوری از حالا دارن شرایطش رو جور میکنن که نه اینکه مثلا یه فعاله بسیار پاکه فرحیفته حقوق بشه رو بیاندازن اون بشه ازن به خدمت شما نام زده ریاست جمهوری امروزم که محلت آخر بود تموم شد یه کسی سبتنام هم نمیتونه بکنه نه اگرم میتونست بکنه چنین کسانه که نمیتونستن راه پیدا بکنن اگرم بخوان خب پس بین کیاست بین بدها و بین بدتر هست خب همین همین تمرین خود انگیفتگی استقلال و آزادگی این چارده تجربه زندانیان سیاسی اونایی که اصدادن اونایی که مقاومت کردن اونایی که تسلیم نشدن اونایی که تسلیم نشدن سرنوشت بهتری رو داشته اونا کمتر شکنج شدن کمتر کتک خوردن حکمای آنچنانی براشون ننوشتن و همجور خانواده هاشون چرا؟ برای اینه که این دیگه خلخالی و لاج غربی و سعید امامی اسلامی و سعید مرتزمی نمیتونه بسازه داستان یه داستان دیگه شده ما پیروز بودیم ما توانستیم تحمیل بکنیم به این رژیم کاهش خشونت رو یعنی چی؟ یعنی هرچه تعداد کیفی و کمی اصلاح در دست این رژیم سرکوبگرد زیادتر شده از سرش معصر بودنش کمتر شده اصلاح های خیلی زیادتری دارن کیفیت بسیار بالتری دارن برای شکنجه برای شمود برای خیلی کارهای دیگه برای این نمیتونن استفاده کنن چرا؟ به خاطر همین روشهای فرهنگی روشهای خشونت زده استفاده از رسانه های شخصی برای احقاق حق اطلاع یابی احقاق حق اطلاع رسانی احقاق حق استقلال احقاق حق آزادی همین چهارتا را از تمام حقوق آدم بهش برسه از توش نه تنها سرنوشتای خوب و خوبتری واسه اون زندانی سیاسی میاد بیرون بلکه واسه کل جامعه میاد بیرون در این دورانی که بازدوره میخوان یک رعیگی و انتخابات در داخل ممیزه این بذارن تو دامن این ملت با یک فعالیت در رسانه ای کردن وزیعت اون زندانی سیاسی ما میتونیم برای اون هموطن عزیزمون که دربند هست سرنوشتایی بهتری رو وقعا بزنیم در مورد جامعه هم همینچور وزیعت جامعهی ما بسیار شبیه وزیعت زندانی سیاسی بسیاری از افراد جامعه ما حالت برسی از زندانیان سیاسی شکست شده رو دارن که منفعیلانه مثل یک موم در دست بازجوح هستن که بعد از شکنجه ها و اینها میگه که اینجا رو امزا کن میکنه تواب بشه و میشه بیا مساحبه بکن میکنه و جامعه هم همینجور متاسفانه جامعه هم همینجور منفعیل شده به خاطر این که همون روش هایی که در داخل زندان ها بکار بردن در مورد زندانیان سیاسی در مورد کل جامعه هم بکار بردن بلی دیگه اونم بیاسره همونطور که اینا دیگه لاجوردی و خلخالی و ارزن به خدمت شما گیرانی و سعید امامی و سعید اسلامی و سعید مرتزدی و اینا نتونستن بسازن و نمیتونن بسازن در مورد داخل زندان ها در خارج زندان ها به همون ترتیب مردم نرفتن پای صندوق های رعی این دوست انتخابات گذاشته این دوست رعی گیری گذاشته یک افتزاهی بود واسه این رژیم یک سرفرازی بود واسه این ملت این سرفرازی در جامعه همون سرفرازی رو برای زندانی سیاسی و خانوادش میتونه فراهم بکنه اگر که از این دید احخاق حقوق حق اطلاعیابی حق اطلاع رسانی حق استقلال حق آزادی حق خود انگیفتگی رو آدم در احخاقش بکشه از تروجیهتون بسیار متشکرم